شوق دیدار تو

 

شوق دیدار تو را دارم نمی آیی چرا؟
مثل باران ، تند میبارم نمی آیی چرا؟


خسته ام از درد ، از آهنگ های بیکلام
خسته از آهنگ گیتارم نمی آیی چرا


غرق در کابوس میمانم مجال خواب نیست..
من چرا تا صبح بیدارم؟ نمی آیی چرا؟


 رفته ای! با خاطراتت اشک میریزم هنوز
باز غم در سینه میکارم نمی آیی چرا؟


ای دوای درد قلبم، خسته ام از زندگی
بی تو در بستر گرفتارم نمی آیی چرا


نسخه ای پیچیده دکتر بوسه بر لبهای عشق
آه، محتاج پرستارم نمی آیی چرا


هیچ کس من را پرستاری به جز روی تو نیست
از تب این عشق، بیمارم نمی ایی چرا

 

ف-محمدزاده

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : جمعه 11 دی 1394برچسب:ف-محمدزاده, | 15:50 | نويسنده : آریا |